عزت ابراهیم، مسعود رجوی و خاطراتی از قرارگاه اشرف اهدایی صدام حسین
صدام حسین، عزت ابراهیم الدوری و رجوی
رحمان محمدیان ، تیرانا ـ سایت نجات یافتگان از مجاهدین خلق در آلبانی ـ ایران آزادی ـ 11.11.2020
چند روز پیش خبرگزاریها فوت عزت ابراهیم الدوری معاون صدام را از قول دختر صدام و یکی از شاخههای حزب بعث را اعلام کردند.
وقتی که رجوی به قول خودش برای استفاده از امکانات بالقوه عراق بر علیه دولت ایران به عراق رفت جنگ بین ایران و عراق در جریان بود و حزب بعث به ریاست صدام حسین بر مقدرات و کل کشور و ملت عراق مسلط بودند و کسی شاید تصور نمیکرد که روزی این حزب باتمام سرانش سرنوشتی به سرنوشتی که بعدا ما شاهد بودیم دچار شود وچنین عبرت انگیز همه چیز را از دست بدهند!
عزت الدوری بنظر میرسد آخرین نفر از نفرات سرشناس این حزب باشد که توانسته بود از سیر تحولات عراق تاکنون جان سالم بدر ببرد.
بعضی نوشته اند عزت ابراهیم دست راست صدام بود ولی نمیشود اینرا دقیق دانست چراکه در برهههای مختلف افراد مختلفی را دست راست صدام معرفی کرده اند. زمانی طارق عزیز را بااین این عنوان مطرح و برخی هم طه یاسین رمضان وحتی برخی هم حسن عبدالمجید که پسر عمو وشباهت زیادی هم به صدام داشت را دست راست صدام دانسته اند. هرچه بود و هرکه بود عزت الدوری رسما وعملا و در دوران طولانی بعنوان معاون صدام معرفی و عملا هم بعد از صدام همه امور در دست اوبود.
مقصود من از این نوشته اشاره به رابطه رجوی با این افراد بود که هرروز یکی از این افراد در داخل مناسبات رجوی مطرح وبر سر زبانها میافتاد. بسته به اینکه رجوی برای دریافت جیره مزدوری به پابوس کدامیک از این افراد میرفت همان فرد در مناسبات ورد زبان و تا مدتها از محاسن و مراتبانشخص سخن گفته میشد. همه این داستانها هم از خود رجوی در میآمد که چه در نشستهای عمومیو چه در جلسات با اطرافیان خودش به تعرف و تمجید نفرات فوق مینشست و تا مدتی هم نقل محافل و نشستهای کوچکتر بود.
رجوی که بظاهر بدعوت و پادرمیانی طارق عزیز به عراق آمده بودتا مدتها میگفت که طارق عزیز سیاست مداری برجسته است واز اینکه با در ارتباط بود کلی هندوانه زیر بغل خودش میگذاشت. رجوی همیشه میگفت که ما وعراق در این همکاری سود دوجانبه داریم ولی باز نمیکرد که این سود برای هرکدام چیست! که البته الان دیگر بر کسی پوشیده نیست که صدام که با ایران درجنگ بود به یک نوچه بظاهر ایرانی که درباطن به ایران و ایرانی گری اعتقادی ندارد احتیاج داشت .
بعدها یادم هست که وقتی رجوی توانسته بود با دکتر سعدون حمادی دیدار کند کلی از او تعریف و تمجید که این فرد چقدر باسواد و از نوادر است.!
همه بیاد دارند که مثلا یک مدت طه یاسین رمضان عزیرو تعریف و تمجیدها نثار او میشد چرا که در تحویل سلاح به رجوی کمک و سفارش کرده بود. بهر حال هرزمانی یکی از سران حزب بعث مطرح میشد مثلا
عدنان خیراله و یا وزیر دفاع آنزمان سلطانهاشم و یا وزیر دفاع بعدی و…
اما در بین همه اینها عزت ابراهیم الدوری متفاوت تر از همه بود طوری که دربین افراد در مناسبات اینطور مطرح بود (و هنوز هم اگر از نفرات چه جدا شده و داخل مناسبات بپرسید همین را میگویند، چون این توی ذهنشان حک شده است)که نفر اصلی همان عزت الدوری است و مهمتر از صدام است ولی چون مساله عربیت و پان عربیسم در میان است صدام چون عرب است او را مطرح میکنند.
در بین مناسبات این حرف میچرخید که عزت ابراهیم که همان نفر اصلی دولت عراق است با برادر(مسعود رجوی) رابطه ویژه دارد و او را اخ مسعود خطاب میکند همان که ما خودمان در مناسبات میگوییم برادر مسعود ( توهم )و همین است که تا این حزب هست خیال ما راحت است. و همه هم بیاد دارند که رجوی چطور و با چه آب و تابی ماجرای دیدارش و اینکه عزت ابراهیم گفته است در جنگ اول کویت و ماجراهای بعدی آن اگر اخوان مجاهدین نبودند عراق شاید سقوط میکرد .
بیاد دارم که در یک نشستی قبل از جنگ دوم کویت وسقوط عراق رجوی داشت ماجرایی را تعریف میکرد که عزت ابراهیم به او گفته است روزی برای درگیری در قره تپه میرفته است وفقط سه تانک داشته که روی کمر شکن بودند اما در میسر اخوان مجاهدین را دیده است که با تانکها ونفربرها تمامیاماکن مهم و نقاط کلیدی را در کنترل دارند و با دشمنان عراق میجنگند و…
بعد از تفریف رجوی که فکر میکرد روزگار بهمین منوال خواهد بود قهقه سر داد و گفت: بله ما اینیم هرکس به صاحب خانه ما چپ نگاه کند ماهم هستیم . – من این صحنه را یادم هست که پیش خودم گفتم؛ این آقا مست است و نمیفهمد چی میگوید وقتی به یکی از اف جیها که باهاش رابطه خوبی داشتم اینرا گفتم گفت آها تو فهمیدی و با دستش اشاره کرد (دستش را انگاری لیوان دستش هست بطرف دهانش برد) و گفت بدجور هم زده!
البته رجوی در جایی که همه بقول خودش خودی بودن لاف میزد و زمین سفت ندیده بود، چرا که وقتی امریکا بطور جد قصد زدن عراق را کرد رجوی زرد کرده مختصات تمام قرارگاهها را به آمریکا داد (وکسی چه میداند شاید گراهای خیلی از جاهای عراق را هم داده بود)وهرگونه رابطه با عراق دوستانش را حاشا کرد که همه میدانند و نیاز به ذکر نیست که چطوررنگ عوض کرد و دنب قدرت جدید یعنی آمریکا شد و بارها همه شنیدند که میگفت حالا صاحب خانه عوض شده و صاحب اصلی این مملکت آمریکا است و بهتر است با اوباشیم و…
بهرحال چند روز پیش که خبر عزت ابراهیم الدوری را دیدم یاد آن دوران و تملقهای دستگاه رجوی از این افراد افتادم اما واقعا چه دورانی وچه سرنوشتی آن از سران حزب بعث و این همان از سرنوشت نوچه آنها رجوی و چه عبرتی !